احزاب وتشکل های سیاسی، نیازامروز، ضرورت فردا

 

 تدوین وگردآوری از:

* حسین زلفعلی فام دانشجوی دکترای روابط بین الملل ، پژوهشگر، مدرس دانشگاه ، تحلیلگرمسایل سیاسی وبین المللی وفعال سیاسی ، اجتماعی h.zolfalifam@gmail.com

. مبانی نظری

الف. تعریف حزب سیاسی

در باره حزب میان اندیشمندان علوم سیاسی اتفاق نظر چندانی وجود ندارد و هر یک از آنها حزب را بر اساس برداشتهای علمی و یافته های تجربی خویش تعریف کرده اند «گتل[1]» حزب سیاسی را چنین تعریف می کند: « حزب سیاسی مرکب از گروهی از شهروندان کم وبیش سازمان یافته است که بعنوان واحد سیاسی عمل می نمایند و با استفاده از حق رأی خود     می خواهند بر حکومت تسلط پیدا کنند و سیاستهای عمومی خود را عملی سازند »«مک آیور»[2]حزب سیاسی را «گرد هم آئی سازمان یافته برای حمایت از برخی اصول یا سیاستها که از راههای قانونی می کوشند حکومت را بدست گیرند » تعریف      می کند. (عالم، 1382: 334)

«جیوانی ساتوری»[3] حزب را چنین تعریف می کند: «حزب گروه سیاسی است که با عنوان رسمی شناخته می‌شود و موقع انتخابات می تواند کاندیدای خود را برای پستهای دولتی منتخب کند» (اتحادیّه، 1361: 22)

«موریس دوورژه»[4] اندیشمند فرانسوی بدون آنکه تعریف مشخصی از حزب ارائه کند به ویژگی،اهداف، تاریخچه، علل و نحوه پیدایش احزاب پرداخته و مطالعات مفصلی در این زمینه انجام داده است. از مجموعه نوشته های وی می توان به این تعریف از حزب رسید:« این سازمانها  ( احزاب ) گروههای بنیان یافته، منظم و مرتبی هستند که برای مبارزه در راه قدرت ساخته شده‌اند و منافع و هدفهای نیروهای اجتماعی گوناگون را بیان می کنند و خود به درستی وسیله عمل سیاسی آنان می باشند.  (دوورژه، 1354: 153)ادامه دارد.................