احزاب وتشکل های سیاسی، نیازامروز، ضرورت فردا

 

 

تدوین وگردآوری از:

* حسین زلفعلی فام دانشجوی دکترای روابط بین الملل ، پژوهشگر، مدرس دانشگاه ، تحلیلگرمسایل سیاسی وبین المللی وفعال سیاسی ، اجتماعی h.zolfalifam@gmail.com

ت. انتخابات

موریس دوورژه انتخابات را میوه همگانی شدن حق رأی می داند در نتیجه فرایند تشکیل نخستین احزاب سیاسی را به رقابتی شدن انتخابات گره می زند. ( ایوبی،1390: 94 )با توجه به اینکه هیچ انسانی به مجرد انسان بودنش خالی از خطا و اشتباه نیست، حاکمان نیز از این امر مستثنی نمی باشند برای آنکه اشتباه حاکمان به حداقل برسد ضروریست، از افکار و اندیشه ها و راهنمائی های توده ها و طبقات مختلف جامعه استمداد جویند همچنین مردم برای اینکه بتوانند در فرایندهای سیاسی مشارکتی فعال داشته باشند و قدرت را نیز کنترل کنند فرایندی با نام انتخابات در یک نظام سیاسی حائز اهمیت می‌شود انتخابات ابزاری است که به وسیله آن می توان اراده شهروندان را در شکل گیری نهادهای سیاسی و تعیین متصدیان اعمال اقتدار سیاسی مداخله داد.انتخابات سلسله اقدامات و عملیات منسجم و پیوستهایی است که در یک محدوده جغرافیائی مشخص و در زمان محدود و معین صورت می‌گیرد و منجر به برگزیده شدن فرد یا افراد و یا موضوعی خاص از سوی اکثریت مردم می‌شود. انتخابات رایج ترین واژه سیاسی در کشورهای دموکراتیک و طریقه اصلی تعیین مقامات انتخابی است. (صابری،بی تا: 377-376)

 

ج.  نقش احزاب سیاسی در انتخابات

احزاب سیاسی ارتباط تنگاتنگی با کلیه وجوه سیاست و علی الخصوص انتخابات دارد. احزاب سیاسی با سازمان دادن به اندیشه ها و گرایشهای سیاسی موجود در جامعه در عین حالی که عامل تقسیم کردن و متشکل ساختن مردم به شاخه ها و بخش های گوناگون اند، عامل نزدیک کردن و تلفیق نمودن خرده گرایش های فردی و اجتماعی در قالب دکترین ها، ایدئولوژی ها و یا نظامهای اندیشه ای کم و بیش منسجم می باشند این معنی، طبعاً به مبارزه های انتخاباتی ابعاد عمیق تری می بخشد و معنی و مفهوم موضوعات مورد مبارزه را از شکل فردی و گاهی سطحی خارج کرده و به آن رنگ و بوی فلسفی، اجتماعی و فرهنگی می افزاید و به صورت مسائل سازمان یافته تر به بازار سیاست عرضه خواهد کرد. همچنین انتخابات حزبی بر انتخابات بدون حزب، برتری دارد. چرا که در صورت نخست تعداد نامزد های انتخابات معقول تر خواهد بود و این امر خود از پراکندگی آراء شهروندان جلوگیری بعمل می آورد و قدرت نمایندگی منتخبین را افزایش خواهد داد.در حالی که اگر احزاب وجود نداشته باشد، شهروندان هم از حیث نامزدی و هم از جهت رأی دادن دچار پراکندگی گردیده و طبعاً ضریب قدرت پشتیبانی نمایندگان کاهش خواهد یافت و عمل رأی دادن به جای اینکه بر مأخذ برنامه سیاسی یا فکر و اندیشه مرامی و مسلکی باشد بر پایه وابستگی به شخصیتها و لزوماً احساسی یا سطحی خواهد بود. در طول جریان انتخابات علاوه بر دستگاههای رسمی أخذ رأی و نظارت، نمایندگان  احزاب و گروههای سیاسی نیز برای تائید درستی انتخابات و مراقبت در حسن اجرای آن شرکت دارند(رضایی، 1385: 203 - 201)